نوشتجات

نوشتن و ننوشتن, انتخاب بین زنده ماندن و مُردن است.

نوشتجات

نوشتن و ننوشتن, انتخاب بین زنده ماندن و مُردن است.


+ خانه  
+ نظرات در معرض ديد عموم قرار نمي‌گيرند. + گاهي مطلبي بارها دچار تغيير مي‌شود. + جمله‌ي سردرِ وبلاگ از يحيي قائدي‌ست.

امروز از اول صبح ...

سه شنبه, ۲۲ مهر ۱۳۹۳، ۱۱:۳۴ ق.ظ

امروز از اول صبح، شور و حال ِ شیرین ِ با تو به بازار رفتن، همراهم بود. مهتا را که گذاشتم مهد، زنگ زدم بگویم از خانه راه بیفتی. مثل همیشه منتظر زنگ زدن کسی ننشسته بودی و زودتر راه افتاده بودی. با اینهمه دیرتر از من رسیدی. حتمی مثل همیشه به جای تاکسی، سراغ اتوبوس رفته بودی. از دور که دیدمت مثل آدم هایی که بعد از چند سال، توی فرودگاه عزیزشان را می بینند، بلند شدم و آنقدر دست تکان دادم تا بالاخره مرا دیدی. جلو آمدم و رویت را با آگاهی بوسیدم.
نمی دانستی روی نیمکت نشسته بودم و گله می کردی که چرا روی نیمکت ننشسته ام و خسته شده ام.
آخ که چقدر ذوق داشتم مامان، وقتی کوچه پس کوچه های بازار را یادم می دادی: «از این کوچه باریکه بروی راه نزدیک تر است. همیشه بپرس تا گم نشوی. بازار مسگرها این طرف است. این طرف لوازم التحریر است. اصلا هر وقت خواستی بازار بیایی با خودم بیا که گم نشوی.»
مامان، با تو بودن، بدون منع و قضاوت کردنت چقدر لذت بخش بود.
اینکه بی غر و شرمساری کناری بایستم و بگذارم هر چقدر دوست داری چانه بزنی و از عمده فروش ها با ترفندهایت تک بخری.
اینکه له له زنان، دو تا ساندویچ از مرد ساندویچ فروش طلب کنم و تو ناگهان سرم داد بزنی که از دست فروش ساندویچ نخر و من هم مطیعانه نخرم.
اینکه کمرم از وسط دو تا شده باشد و ساکت و بی توجه به تاکسی های عبوری، مدتی بایستم تا اتوبوسی که تو می گویی بالاخره از راه برسد.
مامان مرا ببخش که اینهمه سال به جای دیدن و بوییدنت، فقط قضاوتت کردم.
مامان اصلا به درک که من از این مجالس سخنرانی و روضه و مولودی خوانی زنانه ات خوشم نمی آید، می خواهم هر ماه بیایم و برق شادی چشمهایت را وقتی برای مهمان ها چایی می گردانم، تماشا کنم. فقط تماشایت کنم مامان. مهتا را هم با خودم می آورم. می خواهم ببیند که من و تو اصلا شبیه هم فکر نمی کنیم، اما برای خوشحال کردن هم وقت می گذاریم.

  • سه شنبه, ۲۲ مهر ۱۳۹۳، ۱۱:۳۴ ق.ظ
  • + شادی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی