نوشتجات

نوشتن و ننوشتن, انتخاب بین زنده ماندن و مُردن است.

نوشتجات

نوشتن و ننوشتن, انتخاب بین زنده ماندن و مُردن است.


+ خانه  
+ نظرات در معرض ديد عموم قرار نمي‌گيرند. + گاهي مطلبي بارها دچار تغيير مي‌شود. + جمله‌ي سردرِ وبلاگ از يحيي قائدي‌ست.

سیاه-چادر

سه شنبه, ۲۷ اسفند ۱۳۹۸، ۱۰:۰۹ ب.ظ

داستانک

می توانستم دختری عشایری باشم. زیر «سیاه چادر» به دنیا بیایم. در کودکی دنبال بزها بدوم و با خاک و گِل و سنگ بازی کنم. در نوجوانی بلد بشوم نان بپزم. جاجیم و گبه ببافم و دوغ و پنیر و کره درست کنم. شاید در جوانی با پسری از قبیله ی خودمان یا قبیله ای دیگر  ازدواج کنم و کودکانی بزایم. شاید هم نه. مدت زمانی کوتاه یا دراز بزیَم و در روزی گرم یا شبی سرد، این جهان را پشت سر بگذارم. 
این تصویر تماما زیبایی است. این قصه، هیچ کم و کسری ندارد. چه کسی گفته است حتمی باید متفاوت زیست! اثرگذار بود! جاودانه شد! من فکر میکنم هیچ اشکالی ندارد اگر فقط همانچه هستیم را تماماً باشیم و هیچ اشکالی ندارد اگر معمولی و ساده و تکراری هستیم.

  • سه شنبه, ۲۷ اسفند ۱۳۹۸، ۱۰:۰۹ ب.ظ
  • + شادی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی