نوشتجات

نوشتن و ننوشتن, انتخاب بین زنده ماندن و مُردن است.

نوشتجات

نوشتن و ننوشتن, انتخاب بین زنده ماندن و مُردن است.


+ خانه  
+ نظرات در معرض ديد عموم قرار نمي‌گيرند. + گاهي مطلبي بارها دچار تغيير مي‌شود. + جمله‌ي سردرِ وبلاگ از يحيي قائدي‌ست.

خیال‌بازی

سه شنبه, ۷ آبان ۱۳۹۲، ۱۰:۰۶ ب.ظ

نوجوان که بودم گاهی با خواهر کوچکترم خیال بازی می کردیم. سوار ماشین خیالی می شدیم و می رفتیم گردش و سفر خارجه. با هیجان در باب چیزهایی که می دیدیم و لذت هایی که می بردیم داد سخن می دادیم و غش غش می خندیدیم. به کلی خیال بازی هایمان را از یاده برده بودم تا امروز! توی پارک خانمی که همسرش را سال پیش از دست داده بود و داشت برای هدیه ی پاگشای دامادش، پلیور می بافت، می گفت: هرازگاهی مردی که از روبرویم می آید اندامی شبیه اندام شوهرم دارد و مثل او راه می رود. چشم هایم را تنگ می کنم تا صورتش را نبینم. بعد با خودم خیال می کنم شوهرم است که دارد به سمتم می آید و تا عبور مرد رهگذر از کنارم، با خیالی خوش همراه می شوم.
«خیال» اگر آدم را به دنیای دیوانگان و منفعلان پیوند نزند، هرازگاهی برای بالا بردن امید به زندگی آدم، لازم است.

  • سه شنبه, ۷ آبان ۱۳۹۲، ۱۰:۰۶ ب.ظ
  • + شادی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی