معمولی
جمعه, ۱۹ ارديبهشت ۱۳۹۳، ۰۱:۱۶ ب.ظ
داستانک
روزی که فهمیدم شوهرم به من خیانت کرده است، وقت ِ آرایشگاه داشتم. تمام مدتی که آرایشگر موهایم را کوتاه می کرد، توی آینه خودم را نگاه می کردم. ناگهان متوجه شدم که شوهرم این همه سال حق داشته است. من آنقدرها که فکر می کردم زن زیبایی نیستم و همان طور که او می گفت قیافه ام خیلی معمولی است. بعد یکدفعه دلم برای شوهرم سوخت! مردی که با زنی با قیافه ی معمولی ازدواج کرده بود، در طول سالیان، هیچ چیز غیرمعمولی ای در او نیافته بود و طبق معمول به او خیانت کرده بود.
- جمعه, ۱۹ ارديبهشت ۱۳۹۳، ۰۱:۱۶ ب.ظ