همه میدانند
چهارشنبه, ۱۳ بهمن ۱۳۹۵، ۰۳:۱۲ ب.ظ
داستانک
همه میدانند عاشقم نیستی. از تندتند راهرفتنم فهمیدهاند. از شالِ راه راهِ قهوهایام. از رنگ موهایم معلوم است که عاشقم نیستی. اگر عاشقم بودی میرفتم موهایم را شرابی میکردم و آن روسریِ صورتیِ کمرنگِ تهِ کمد را میپوشیدم. اگر عاشقم بودی سرم را در خیابان بالا میگرفتم و به رهگذرانی که چشم در چشمشان میشدم لبخند می زدم. حالا اما همه میدانند ...
- چهارشنبه, ۱۳ بهمن ۱۳۹۵، ۰۳:۱۲ ب.ظ