از وقتی ...
جمعه, ۲۲ دی ۱۳۹۱، ۰۵:۱۵ ب.ظ
از وقتی بخشی از باورهای مذهبی ام را از دست داده ام، متوجه این نکته شده ام که مقدار زیادی از «امید به زندگی»ام را از دست داده ام. مدام دچار نوعی تناقض دردناک هستم. هم با تمام وجود نیازمند امیدهای بزرگ پیشین ام، هم عقلانیت ام اجازه ی عقب گرد نمی دهد ... چقدر دلم می خواست امروز صبح زود می رفتم خانه ی مادرم، کفگیر بزرگ آهنی را از دستش می گرفتم و مثل قدیم ها چند بار دور تا دور دیگ شل زرد می چرخاندم و زیر لب آرزوهایم را می شمردم و در دلم قند آب می شد که حتمی تا شل زرد سال دیگر حاجت هایم برآورده می شوند ...
- جمعه, ۲۲ دی ۱۳۹۱، ۰۵:۱۵ ب.ظ