نوشتجات

نوشتن و ننوشتن, انتخاب بین زنده ماندن و مُردن است.

نوشتجات

نوشتن و ننوشتن, انتخاب بین زنده ماندن و مُردن است.


+ خانه  
+ نظرات در معرض ديد عموم قرار نمي‌گيرند. + گاهي مطلبي بارها دچار تغيير مي‌شود. + جمله‌ي سردرِ وبلاگ از يحيي قائدي‌ست.

۲ مطلب در آبان ۱۳۹۶ ثبت شده است

دیشب که لوسترهای خانه‌مان لرزید یک چیزی ته دلم هم تکان خورد. یادم افتاد چقدر فرصت بودنمان با هم کم است. چقدر می‌توانیم ناگهان به پایان همه چیز نزدیک شویم. از ته دلم می‌خواستم باز هم فرصت داشته باشم. فرصت داشته باشم تا با انسان بهتری بودن, خاطرات شیرین‌تری برای عزیزانم بیآفرینم و جهان را جای زیباتری کنم.


تنها وقتهایی می‌توانم بر ترسهایم فایق شوم که آنها را می‌پذیرم. همانطور که هستند. رنگ پریده و لرزان و بی‌پناه. نگاهشان می‌کنم که می‌آیند کنارم می‌نشینند و به تنم چنگ می‌زنند. خم می‌شوم و در آغوش می‌گیرم و نوازششان می‌کنم. کاغذی بر‌می‌دارم و شروع می‌کنم به نوشتن فاجعه‌هایی که معتقدند از راه خواهند رسید. بعد با هم فکر می‌کنیم که اگر از راه برسند چطوری راست و ریستشان کنیم. همه‌ی راه حل‌هایمان را که می‌نویسیم یکهویی انگاری پشتشان گرم می‌شود. لبخندی می‌زنند و‌ آرام از روی زانویم پایین می‌آیند و می‌روند سراغ زندگی‌شان.