نوشتجات

نوشتن و ننوشتن, انتخاب بین زنده ماندن و مُردن است.

نوشتجات

نوشتن و ننوشتن, انتخاب بین زنده ماندن و مُردن است.


+ خانه  
+ نظرات در معرض ديد عموم قرار نمي‌گيرند. + گاهي مطلبي بارها دچار تغيير مي‌شود. + جمله‌ي سردرِ وبلاگ از يحيي قائدي‌ست.

صبح که ...

سه شنبه, ۹ دی ۱۳۹۳، ۰۱:۰۷ ب.ظ

صبح که از خانه بیرون می زدم، حواسم مثل همیشه به زیبایی آفتاب و روز قشنگی که فرصت زندگی کردن در آن را داشتم بود. اما ناغافل (از بس که این روزها همه ناغافل می میرند) به این فکر افتادم که شاید امروز آخرین روز زندگی ام باشد. صادقانه بگویم مهتا، از تصورش حس بدی نداشتم. آنقدر به خدای خلاق و سورپرایز کننده ام، ایمان دارم که مطمئنم آن سوی زندگی هم قطعاً جذاب و قابل توجه است. اما فکر کردم نکند رفتن من، در تو حس بدی ایجاد کند!
حالا در راستای فکری که از سرم گذشته، باید بگویم دخترم، از این لحظه تا آخر زندگیم، اگر زودتر از تو با زندگی وداع کردم، خوب یادت بماند که من هیچ حسرتی را با خود به هیچ جایی نمی برم. خوشحالم که تجربه ی با تو بودن، با پدرت بودن و خیلی انسانهای دیگر را داشتم. خوشحالم که در مسیر انسان بهتری بودن در حال تلاش و تمرین بودم. خوشحالم که پیگیر واقعی کردن رویاهای کاری ام بودم.
گریه هایت که تمام شد، برو و حواست را جمع زیبایی آفتاب صبح و روزهای قشنگی که فرصت زندگی کردن در آن را داری بکن. در مسیر انسان بهتری بودن، تلاش و تمرین کن. پیگیر واقعی کردن ِ رویاهای کاری ات باش و بودن با دیگرانی که خوشحالت می کنند را تجربه کن و شکرگذار این تجربه ها باش.

  • سه شنبه, ۹ دی ۱۳۹۳، ۰۱:۰۷ ب.ظ
  • + شادی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی