ترسهایم
چهارشنبه, ۳ آبان ۱۳۹۶، ۰۹:۵۳ ق.ظ
تنها وقتهایی میتوانم بر ترسهایم فایق شوم که آنها را میپذیرم. همانطور که هستند. رنگ پریده و لرزان و بیپناه. نگاهشان میکنم که میآیند کنارم مینشینند و به تنم چنگ میزنند. خم میشوم و در آغوش میگیرم و نوازششان میکنم. کاغذی برمیدارم و شروع میکنم به نوشتن فاجعههایی که معتقدند از راه خواهند رسید. بعد با هم فکر میکنیم که اگر از راه برسند چطوری راست و ریستشان کنیم. همهی راه حلهایمان را که مینویسیم یکهویی انگاری پشتشان گرم میشود. لبخندی میزنند و آرام از روی زانویم پایین میآیند و میروند سراغ زندگیشان.
- چهارشنبه, ۳ آبان ۱۳۹۶، ۰۹:۵۳ ق.ظ